سرپرست بهینهسازی مصرف انرژی شرکت ملی صنایع پتروشیمی:
صنعت پتروشیمی ایران یک مزیت استراتژیک برای کشور است
«پتروشیمیها را باید به عنوان بخشی از اکوسیستم کشورمان ببینیم و از ظرفیت و مزیت نسبی آن غافل نشویم.» این جمله را علی ربانی سرپرست بهینهسازی مصرف انرژی شرکت ملی صنایع پتروشیمی در گفتگو با خبرنگار ماهنامه دنیای انرژی مطرح کرد.
وی در این گفتگو به ارزش صادراتی محصولات پتروشیمی اشاره کرد و تاکید کرد که بیاییم انرژی را به صنایعی اختصاص دهیم که برای ما از ارزش صادراتی و بازگشت منابع مالی بیشتری برخوردار باشد نه اینکه محصولی با گاز تخصیص یافته به گونهای تولید و صادر شود که ارزش گاز مصرفی را هم در نتیجه صادرات محصول به بار نیاورد و این گاز در شرایطی تخصیص و یا مصرف شده است که میتوانست به دیگر صنایعی اختصاص یابد که از ارزش و مزیت صادراتی بیشتری برخوردار باشد. برای دانستن توضیحات بیشتر، گفتگوی ماهنامه دنیای انرژی را با علی ربانی بخوانید.
در خصوص ناترازی و ارتباط آن با خوراک پتروشیمیها توضیح دهید که این نابسامانیها چه تبعاتی برای صنعت پتروشیمی دارد؟
همانطور که میدانید ما در کشورمان در تابستان ناترازی برق و در زمستان ناترازی گاز داریم. البته ناترازی گاز در تابستان هم وجود دارد زیرا حجم بالای گاز مایع به برخی از نیروگاههایی داده میشود که این نیروگاهها در سرویس باشند و بعضا نیروگاههایی با راندمان پایین هستند و نیاز به سوخت بیشتری دارند.
وقتی صحبت از ناترازی انرژی در کشورمان مطرح میشود در حوزه برق وزارت نیرو مخاطب قرار میگیرد و در بخش گاز نیز وزارت نفت زیر سوال میرود درحالی که اگر در خصوص وزارت نفت بگوییم این وزارتخانه با تخصیص اعداد بودجهای توانسته به ۹۰ درصد اهداف تولیدی خود بر اساس بودجه برسد. اما مشکل در حوزه مصرف است. این حوزه به دلیل بازیگرانی که دارد آنها استانداردهای تبین شده را کنار گذاشته و کسی هم برای اینعدم رعایت استانداردها آنها را مورد سوال قرار نمیدهد و میبینیم که هرساله این ناترازی افزایش مییابد.
در بخش مسکن و ساخت و سازها بر اساس استاندارد صورت نمیگیرد و همواره در این حوزه شاهد اتلاف انرژی هستیم. از سویی دیگر ما در حوزه سیاستگذاری و تعرفهگذاری دچار موضوعاتی هستیم. ما متاسفانه چندین تعرفه سوخت داریم که بعضا این تعرفهها بسیار پایین است. مثلا سهم انرژی و گاز در سبد خانوار ایرانی زیر یک درصد است درحالیکه در اروپا بر اساس سطح درآمد شهروندان این عدد به بالای ۱۰ درصد میرسد. بنابراین تا بازنگری در تعرفهها اتفاق نیفتد نمیتوان انتظار بهبود داشته باشیم و مدام از رفع ناترازی در حد یک آرزو صحبت میکنیم.
ما در بخش بهره وری شرکت ملی صنایع پتروشیمی سبدی از طرحها را ارائه دادیم که در مجموع این سبد بخشی از آن غیرتعرفهای و بخشی نیز تعرفهای است که لازمه تعرفهای بودن اجرای طرحهای غیرتعرفهای است و میتواند ۵۰ میلیون متر مکعب گاز را در بخش اول در یک برنامه چهارساله از شبکه گازی که در حال توزیع است از بخش غیرمولد به بخش مولد ببرد. یکی بخش آن با درست مصرف کردن است و یک بخش آن با افزایش بهره وری است و یک بخش آن با تبیینعدم صادرات گاز مجازی است.
منظور از صادرات انرژی مجازی چیست؟
توضیح بیشتر اینکه ما سال گذشته ۱۰.۵ میلیون تن سیمان صادر کردیم و جشن صادرات گرفتیم درحالیکه ارزش سیمان صادراتی بر اساس درصد گازوئیلی (نرخ گازوئیل هم فوب در نظر گرفته میشود) که مصرف میشود تا محصول سیمان تولید و از مبدا به مقصد صادراتی برسد بسیار کمتر از ارزش سوختی است که مصرف کرده است و با این رویه میبینیم که اصلا این صادرات سیمان توجیه صادراتی ندارد چه برسد به اینکه گاز مصرف میکند و یا به محیط زیست آسیب زده است و یا موضوعات و چالشهای دیگری را هم به وجود آورده است.
و یا مثلا در مورد مرغ هم وقتی بررسی میکنیم میبینیم که در فروردین ماه ۲ هزار تن مرغ صادر کرده ایم. سوال اینجاست که این مرغ از چه زمانی تولید شده، قطعا در اسفند و یا بهمن ماه تولید شده است. درحالیکه در پیک مصرف گاز زمستانی بسیاری از صنایع با ارزش افزوده بالا از سرویس خارج میشوند و از دریافت گاز محروم میشوند تا محصولی تولید شود که ارزش افزودهای هم برای صادرات ندارد.
مثلا وقتی جرایمی برای تولید و مصرف بالای گاز را برای صنایع در نظر میگیریم میبینیم فرقی نمیکند این تولید کننده مرغ را به جای ۷۰ تومان دوبرابر آن را حساب میکند و ۱۴۰ تومان میفروشد واز سویی دیگر برای او فرقی ندارد که گازوئیل را به جای گاز دریافت کند چون در آن صورت میتواند گازوئیل را بفروشد و در هر صورت به نفع این تولیدکننده است و ضرری در تولید محصولش ندارد.
ما گاز را به ترکیه با ۳۰ سنت صادر میکنیم تا در آنجا مرغ، با قیمت تمام شده ۱.۵ دلار برای ما تمام شود. اگر قرار باشد ۴ و یا ۵ مترمکعب گاز را برای تولید هر کیلو مرغ زنده تولید کنیم و یا در مورد دیگر محصولات مانند سیمان و غیره این بدان معناست که ما در حال صادرات انرژی مجازی هستیم.
صادرات انرژی مجازی بدان معناست که ما یارانه انرژی را به صنایعی میدهیم تا در نتیجه آن به تولید و صادرات برسند درحالیکه این موضوع به رقابتپذیری محصول صادراتی کشور به دلیل ارزش محصول تولیدی نبوده است و مثال مرغ و یا سیمانی که اعلام کردم نمونههایی است که توضیح داده شد.
یعنی میفرمایید به صنایعی گاز بدهیم که به لحاظ صادراتی از اهمیت بالایی مانند پتروشیمیها برخوردارند و محصولات دیگر را که بر اساس گاز و یا انرژی که برای تولید مصرف میکنند سنجشی قرار دهیم و گاز را از آنها بگیریم و به واحدهایی تخصیص دهیم که برآیند قابل قبولی برای اقتصاد دارند؟
صنعت پتروشیمی تنها ۵ درصد گاز را به عنوان خوراک استفاده و ۴ درصد هم برای تولید برق و یوتیلیتی استفاده میکند و مجموعا ۹ درصد گاز مورد نیاز پتروشیمی هاست و این گونه نیست که برخی تصور میکنند پتروشیمیها گاز در دسترس و ارزانی در اختیار دارند. این میزان ارزش افزودهای که پتروشیمیها تولید میکنند بسیار بیشتر از گازی است که دریافت میکنند. درحالیکه ۸۰ از گاز کشور در بخشهایی مورد استفاده قرار میگیرد که مجموع درآمد آن در تولید ناخالص ملی کشور کمتر از ۲۰ درصد است.
از سویی دیگر این ۹ درصد گازی که پتروشیمیها دریافت میکنند در کل درآمد کشور از مجموع گازی که به نیروگاهها و یا بخش خانگی و کشاورزی داده میشود، مجموع درآمد را اگر جمع کنیم کمتر از ۱۰ درصد درآمد است که دولت در ازا اعطای این گاز میگیرد.
البته که منابع کشور متعلق به گروه خاصی نیست و متعلق به همه است اما مصرف گاز بسیار مورد اهمیت است. بخش خانگی که مصرفی بالای ۶۰ درصد دارد باید در آن بازنگری و بهینهسازی شود. مردم خوب گاز مصرف میکنند و به نوعی منابع کشور به هدر داده میشود.
کشور آمریکا اولین تولیدکننده و صادرکننده گاز دنیا و چهارمین دارنده ذخایر گاز و با آن تولید ناخالص ملی و آن حجم مصرف در بخشهای مختلف با ۳۰۰ میلیون جمعیت است و در مقایسه با ما که دومین دارنده ذخایر گاز و سومین تولیدکننده گاز جهان هستیم اما جز ۱۰ کشور صادرکننده گاز محسوب میشویم و آن طور که باید و شاید جایگاهی در دنیا نداریم و در حوزه تولید هم دارای محدودیتهایی هستیم و هزینههای زیادی به مردم تحمیل میکنیم. این هزینهها را دولت از کجا باید تامین کند؟ یا باید پول چاپ میکند و یا مالیات اضافه بگیرد.
واقعیت موجود، محدودیت تخصیص گاز به واحدها بویژه در زمان پیک است. اگر با این رویه پیش برویم و نتوانیم گاز بیشتری تولید کنیم و مصرف هم این گونه زیاد باشد، آیا زمزمه تعطیلی مجتمعهای پتروشیمی با آن عظمت و سرمایهگذاری مطرح است؟
بله، همین الان اگر قرار باشد اقتصاد پروژهها ۸ ماهه نتیجه دهد این اصلا توجیهی ندارد. در کجای دنیا میبینید طرحی را که تعریف میکنید باید در آن بیش از ۳۰ روز تعطیلی اورهال هم ببینیم؟! اصلا سرمایهگذاری و بازگشت سرمایه خیلی توجیهپذیر نیست به دلیل محدودیت گازی که موجود است.
پس به این دلیل است که حداقل دو سه سالی است سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی به کندی صورت میگیرد؟
هیمن طور است. برخی صورتهای مالی پتروشیمیها را دیدند که این شرکتها درآمدهای بالای هزار میلیارد تومانی دارند و آمدند و نرخ خوراک را افزایش دادند درصورتی که شرکتهای پتروشیمی آمریکایی و یا کانادایی گاز را با ۳ تا ۵ سنت دریافت میکنند. در همه جای دنیا گاز صنعتی یک نرخ دارد ولی در ایران ۱۰ تا نرخ دارد. گاز مصرفی عمومی در دنیا یک نرخ دارد اما در ایران گاز مصرفی عمومی هم نرخهای مختلفی دارد. در دنیا صنعت را به خاطر کمبود گاز تعطیل نمیکنند تا کارگر را به خانه بفرستند که در خانه گاز مصرف کند اما نداشته باشد که و پول گاز را بدهد. این کارگر باید سرکار باشد تا از پس هزینه گاز مصرفی خود بربیاید. این کارگر چه کارگر پتروشیمی، فولاد و یا دیگر صنایع باشد باید درآمد داشته باشد تا از پس هزینههای خود بربیاید.
پس تعطیلی مجتمعها و و احدهای پتروشیمی درصورتی اتفاق میافتد که نخواهیم کاری انجام بدهیم. البته در برنامه هفتم توسعه که دولت هم پیگیر اجرای آن است نکات خوبی در حوزه خوراک مطرح شده و ما از نمایندگان مجلس و دولت چهاردهم انتظار داریم که واقع گرا باشند. در فضای اکوسیستم کشور حرکت کنیم و نیاییم چرخ را مجددا اختراع کنیم.
چرا وزارت جهاد کشاورزی مجوزهایی را، حال از روی فشارهایی، به سرمایه گذار میدهد تا گلخانهای در منطقه سردسیر کشور ایجاد کند که روزی ۵ میلیون متر مکعب گاز مصرف کند؛ این تولید محصول کشاورزی آیا با هزار و یا ۵ هزار تومن نرخ گاز پتروشیمی ارزش صادراتی پیدا میکند؟
چند طرح بهره وری در مجموعه شما تعریف شده است؟
در طرحهای مطالعاتی ۱۲ طرح آماده داریم که بخشی از آن غیرتعرفهای است که اولویت اول است که باید انجام شود و با ایجاد زیرساخت ها، زمینه اجرای طرحهای تعرفهای انجام میشود.
طرحهای غیرتعرفهای را توضیح دهید؟
طرحهای غیر تعرفهای بحث فرهنگسازی است که یک بخش آن اصلاح سیستمهای ناکارآمد در مصرف گاز مثل کشاورزی و دیگر صنایع است که این بخشها مصرف خارج از عرف دارند. سرمایهگذاری ما طوری طراحی شده است که بازگشت سرمایه یک تا سه سال است و سرمایه گذار میتواند ازعدم محدودیت قطع گاز در روزهای پیک بهرهمند شود. پس ما با کمک بخش خصوصی و بدون نیاز به منابع دولتی، کشور را به سمت کارآمدی و افزایش بهره وری میبریم و در کنار آن در میان مدت برای آن بخشهایی که خارج از الگو و خارج از استاندارد گاز مصرف میکنند آرام آرام و در یک دوره چهارساله سیاست تعرفهای پیشنهاد میکنیم که ناچار میشوند برای بقای خودشان به سمت افزایش بهره وری حرکت کنند.
در مورد این نگاه که گفته میشود پتروشیمیها سودآور هستند چه نظری دارید؟
اصلا پتروشیمیها این طور که در اذهان است سودآور نیستند. ببینید، پتروشیمیها ۷۰ درصد ارز کشور را تامین میکنند چون اِشل صنعت بزرگ است و شرکتهای پتروشیمی را اگر بر سرمایه امروز تقسیم کنیم هیچ شرکت پتروشیمی بالای ۲۰ درصد سود نمیدهد و چون اِشل بزرگ است و برخی از افراد در بخشهای مختلف اعم از دولت، مجلس و یا دیگر مدیران چون این ارقام را تجربه نکردهاند دچار پیچیدگیهایی در مشاهده ارقام میشوند. درحالیکه همین سودها منجر به بزرگتر شدن بخش خصوصی میشود. این ذینفعان که ارقام را زیاد میبینند بخش خصوصی را به سمتی میبرند که بر اساس سود و زیان برایشان قیمت تعیین میکنند.
ما باید آن بخشی که دارای مزیت نسبی است و حاشیه سود بیشتری دارد تقویت کنیم. حالا اگر تقویت نکردیم نرخ را یکی کنیم، ما نباید به سیمانیها هزار تومان و به فولادیها ۳ هزار تومان و به کشاورزی یک نرخ دیگری بدهیم و بعد خوشحال باشیم که داریم محصول کشاورزی هندوانه و یا مرغ صادر میکنیم. هیچ اشکالی ندارد صنعتی که دارای مزیت نسبی است از فرصت برابر در کنار سایر صنایع برخوردار باشد و سود خوب ببرند.
به عنوان سوال آخر، آیا این نکته را تایید میکنید که اگر بخواهیم به توسعه صنایع تکمیلی و رشد اقتصادی برسیم باید مادرِ این بخشها را که پتروشیمیها هستند تقویت کنیم و برای رشد پتروشیمیها تمام تلاش خود را به کار ببریم؟
من معتقدم پتروشیمیها را باید به عنوان بخشی از اکوسیستم کشورمان ببینیم و از ظرفیت و مزیت نسبی آن غافل نشویم. نیاییم سیاست چندگانه بین پتروشیمی ها، فولادیها سیمانیها وسایر صنایع قرار دهیم و پتروشیمیها را هم مثل سایر صنایع کشور ببینیم که از مزایای آن کل کشور بهرهمند شود.
ماهنامه دنیای انرژی، مریم میخانک بابایی
برچسب ها :علی ربانی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0