تاریخ انتشار : شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۴:۴۹
کد خبر : 29871

عصر بی بازگشت تکنولوژی:

تغییرات برگشت ناپذیر در مشاغل، جمعیت و قدرت

تغییرات برگشت ناپذیر در مشاغل، جمعیت و قدرت
عصر بی‌بازگشت تکنولوژی (Technological No-Return Era) مفهومی تأمل‌برانگیز و نسبتاً هشدارآمیز است که می‌تواند از چند زاویه بررسی شود.

این مفهوم به وضعیتی اشاره دارد که: دوره‌ای که در آن پیشرفت‌های تکنولوژیک به حدی سریع، عمیق و غیرقابل بازگشت می‌رسند که جوامع، اقتصادها و انسان‌ها دیگر قادر به بازگشت به شیوه‌های سنتی زندگی، تصمیم‌گیری و تعامل نیستند. آکادمیک چینی می‌گوید، دوران تغییرات عمده فرا رسیده است و بشریت در حال عبور از دنیایی است که در آن مفاهیم سنتی دانش، کار، ازدواج، تولیدمثل، و حتی ژئوپلیتیک و قلمرو با آنچه فناوری به ارمغان می‌آورد، جایگزین می‌شود.

شخصی در حالی که در ۲۴ مارس ۲۰۲۵ در محله منهتن شهر نیویورک در حال بارش باران در خیابانی قدم می‌زند، چتر به دست دارد.

(چارلی تریبالو/ خبرگزاری فرانسه) با وجود هرج و مرج و آشفتگی، جهان امروز در مقایسه با دوران جنگ‌های جهانی، نسبتاً آرام است. با این حال، درگیری‌های مداوم به ما یادآوری می‌کند که صلح مطلق نیست. این وسوسه‌انگیز است که جنگ و خشونت را به عنوان امور ثابت تاریخی نگاه کنیم که صرفاً تا زمان حال ادامه دارند. اما آیا واقعاً چنین است؟ جهان با سرعتی بی‌سابقه در حال تکامل است. در چین، کسانی که میانسال یا بزرگتر هستند، چهار دوره را در طول زندگی خود گذرانده اند: دوران کشاورزی، عصر صنعتی، عصر اطلاعات و اکنون عصر هوشمند. بنابراین، ما در حال حاضر در چه دوره‌ای هستیم؟

در ادبیات «عصر بی‌بازگشت تکنولوژی»، ملاحظه میگردد که در سال ۲۰۲۲، درباره سه تغییر عمده در تاریخ بشر مطالبی بیان شده است: ۱)عصر محوری، ۲)گذار مدرن و ۳) بی‌سابقه کنونی «عصر بدون بازگشت» که دوران «پس از همه چیز» بشریت را نشان می‌دهد.

نشانه‌های دوران «پس از همه چیز» از نظر تاریخی، جامعه بشری از الگوهای چرخه‌ای پیروی می‌کند که متناوب بین قحطی و فراوانی، آشفتگی و ثبات، و رکود و رفاه اقتصادی است. با این حال، ما اکنون وارد یک دوره برگشت ناپذیر یا «عصر بدون بازگشت» شده ایم، جایی که نیروها یا عوامل جدید به طور دائم جهان را تغییر می‌دهند. به عنوان مثال، نوسان فرصت‌های شغلی به طور برگشت ناپذیر کاهش می‌یابد. به همین ترتیب، کاهش نرخ ازدواج وزاد و ولد در بسیاری از کشورها نشان می‌دهد که اشکال سنتی بازنخواهند گشت، که نشانه آغاز دوران پس از همه چیز است. ربات‌ها در ۱۹ فوریه ۲۰۲۵ عملیات جوشکاری را در کارگاه بدنه تولیدی FAW-Volkswagen مستقر در منطقه جیمو، چینگدائو، استان شاندونگ در شرق چین انجام می‌دهند.

دوران پس از دانش: در گذشته دانش به طور مستقیم یا غیر مستقیم توسط انسان تولید می‌شد. اکنون به مرحله‌ای تبدیل شده است که ماشین‌ها می‌توانند در تولید دانش غیرمستقیم شرکت کنند، این یعنی افزایش قابلیت‌های انسانی و کمک به چشم‌انداز وسیع‌تر تولید دانش که در حال حاضر یک واقعیت است. در آینده، ماشین‌ها حتی قادر به تولید مستقیم دانش خواهند بود. دوران پس از کار، کارهای تکراری گذشته، از وظایف سطح بالا مانند تجزیه و تحلیل داده‌ها و حسابرسی مالی گرفته تا کارهای سطح پایین مانند ورود داده‌ها و بازاریابی تلفنی، به سمت حذف کلی کارهای تکراری در حال تکامل است. دوران پسااقتصادعدم تعادل فزاینده بین عرضه و تقاضا به احتمال زیاد دائمی خواهد شد و منجر به فروپاشی اقتصاد کالایی می‌شود که متکی بر تعادل نسبی بین عرضه و تقاضا است.

توزیع سنتی ثروت براساس «قانون ۸۰/۲۰» یا اصل پارتو (که در آن ۸۰ درصد ثروت متعلق به ۲۰ درصد جمعیت است) پیش می‌رود، اما این نسبت ناپایدار می‌شود زیرا ثروت به طور فزاینده‌ای به تولید ماشینی وابسته می‌شود و به سمت نسبت ۹ به ۱ و احتمالاً حتی بیشتر از ۹۹ گرم به ۱ می‌رود. اگر کار تکراری تا حد زیادی جایگزین شود و مردم – به ویژه جمعیت عمومی – تاثیری نداشته باشند و یا اصلاً فایده‌ای نداشته باشند، پس چه کسی حکومت خواهد کرد؟ آن‌ها بر چه کسی حکومت خواهند کرد؟ زمانی که نسبت معاملات کالا به میزان قابل توجهی کاهش یابد، اقتصاد کالایی سقوط خواهد کرد. حتی توزیع مجدد ثروت از ثروتمندان به فقرا یا اجرای درآمد پایه جهانی مانع از این فروپاشی نخواهد شد، زیرا این روش‌های توزیع اصل اساسی اقتصاد کالایی را نقض می‌کند: سود از طریق معاملات. این سؤال را مطرح می‌کند: چگونه بشریت می‌تواند اقتصاد کالایی را ادامه دهد؟ و اگر اقتصاد کالایی سقوط کند، بشریت چه خواهد کرد؟

دوران پس از سیاست: قدرت سیاسی سنتی ممکن است تحت الشعاع قرار گیرد یا با قدرت تکنولوژیکی جایگزین شود. حکمرانی بر این فرض استوار است که انسانها مفید هستند و قادر به خلق ارزش هستند. با این حال، اگر کار تکراری تا حد زیادی جایگزین شود و مردم – به ویژه جمعیت عمومی – به درد نخورند یا اصلاً فایده نداشته باشند، پس چه کسی حکومت خواهد کرد؟ آن‌ها بر چه کسی حکومت خواهند کرد؟ و هنوز چقدر در حکمرانی معنا وجود دارد؟ در عین حال، فناوری به عنوان یک نیروی قدرتمند و مستقل در حال ظهور است.

برخی از شرکت‌های فناوری می‌توانند تا حدودی نحوه تفکر مردم را کنترل کنند و همچنین بر انتخابات، تصمیم‌گیری عمومی و گفتمان اجتماعی تأثیر بگذارند و حتی آن‌ها را دستکاری کنند، چیزی که قبل از جنگ جهانی دوم ممکن نبود. قدرت سنتی یا به طور الهی تعیین شده است یا توسط مردم اعطا شده است (مانند دموکراسی)، در حالی که قدرت تکنولوژیکی هیچکدام از اینها نیست. در تئوری، قدرت توسط منبع آن محدود می‌شود. پس چه کسی قدرت تکنولوژیک را تنظیم خواهد کرد؟ و چگونه؟ همه اینها چه معنایی خواهد داشت؟ فناوری هم رهایی و هم رها کردن انسان است. اساس اساسی ماهیت دوگانه فناوری، همراه با پتانسیل آن برای خارج شدن از کنترل، این است که طبیعت انسان خودخواه است و تضادهای انسانی و رقابت منافع، ایجاد اجماع در مورد اختراع و کاربرد فناوری را تقریباً غیرممکن می‌کند.

دوران پس از زیست شناسی: فناوری می‌تواند زیست‌شناسی طبیعی انسان را تغییر دهد و جایگزین‌های مصنوعی ارائه دهد. فناوری‌هایی مانند رابط‌های مغز و ماشین، ویرایش ژن و هوش مصنوعی می‌توانند تغییرات بیولوژیکی در بدن انسان ایجاد کنند و انسان‌ها را به گونه‌ای «پسا بیولوژیکی» تبدیل کنند.

دوران پس از ازدواج: اساس نظام ازدواج سنتی فرو ریخته و تنها بقایای آن باقی مانده است. مهم‌ترین تغییر در ازدواج مدرن در از دست دادن عملکرد منحصر به فرد آن نهفته است. در حالی که ازدواج در آن زمان و اکنون کارکردهای بسیاری را انجام می‌دهد – تولید مثل، رضایت جنسی، تامین اموال و کاهش تنهایی – اینها منحصر به ازدواج نیستند. در دوران باستان، یکی از کارکردهای منحصر به فرد ازدواج، حفظ اموال بود. برای اطمینان از اینکه دارایی به طور صحیح به فرزندان آن‌ها منتقل شده است، مردان از نظر قانونی و اخلاقی ادعای انحصاری را برای زنان دارند. با این حال، در دوران مدرن، این کارکرد منحصربه‌فرد منسوخ شده است، زیرا زنان به استقلال اقتصادی دست یافته‌اند و دارایی‌های خود را در اختیار دارند. ازدواج از یک ضرورت به یک انتخاب و از ثبات به ناپایدار تبدیل شده است. این امر منجر به از هم‌پاشیدگی اجتناب ناپذیر شکل سنتی ازدواج با از هم‌پاشیدگی گسترده ازدواج در کشورهای توسعه یافته در اروپا و آمریکای شمالی شده است. دوران پس از ازدواج اساس نظام ازدواج سنتی فرو ریخته و تنها بقایای آن باقی مانده است. مهم‌ترین تغییر در ازدواج مدرن در از دست دادن عملکرد منحصر به فرد آن نهفته است. علاوه بر این، ساختار ازدواج نیز دستخوش تغییرات مخربی شده است. ازدواج دو سطح دارد: ساختار اقتصادی و ساختار اخلاقی که اولی دومی را تعیین می‌کند. استقلال اقتصادی زنان مدرن ساختار اقتصادی سنتی ازدواج را شکسته است که به نوبه خود ساختار اخلاقی متکی بودن زنان به مردان را شکسته است. با حرکت رو به جلو، متوجه می‌شویم که بسیاری از حوزه‌های دیگر جامعه نیز به عنوان بخشی از این سومین تغییر عمده وارد دوران پس از همه چیز می‌شوند. به عنوان مثال، از زمان جنگ جهانی دوم، به ویژه پس از دهه ۱۹۷۰، پیشرفت‌های تکنولوژیکی عمده همراه با جهانی شدن منجر به تغییر مکان فزاینده تولید شده است. اهمیت روزافزون علم، فناوری، سرمایه و مدیریت در خلق ثروت و امنیت ملی، همراه با کاهش اهمیت مالکیت سنتی سرزمینی و کنترل ژئوپلیتیکی، بشریت را وارد دوران پساسرزمینی و پسا ژئوپلیتیکی کرده است. متأسفانه، قدرت‌های بزرگ جهان در باورهای قدیمی گیر کرده‌اند و به طور غیرمنطقی به بحث و جدل و حتی جنگ بر سر آن قطعه «هیزم» ادامه می‌دهند.

قطع ارتباط شدید بین منطق شناختی و منطق واقعی: در حالی که جهان دستخوش تغییرات بزرگی شده است (منطق واقعی)، تفکر جریان اصلی در دام ایده‌های سنتی (منطق شناختی) باقی می‌ماند که منجر به خسارات و بلایای بی‌معنی زیادی می‌شود. به عنوان مثال، گسترش ناتو و جنگ روسیه و اوکراین ریشه در تفکر سنتی سرزمینی و ژئوپلیتیکی دارد.

چه از طریق اختلافات ارضی و چه از طریق کنترل ژئوپلیتیکی، هدف نهایی همیشه کسب ثروت بوده است. اما بشریت در دوران پساسرزمینی و پسا ژئوپلیتیکی قرار دارد که در آن فناوری، سرمایه و مدیریت در حال افزایش ارزش هستند. از زمان جنگ جهانی دوم، هیچ کشوری از طریق تسخیر سرزمینی یا گسترش ژئوپلیتیک به کشوری توسعه یافته تبدیل نشده است.

دستاوردهای چشمگیر چین از زمان اصلاحات و گشایش، مبتنی بر تصاحب ارضی یا کنترل ژئوپلیتیکی نیست. حتی بر اساس منافع ملی، تصرف سرزمینی و مبارزه برای کنترل ژئوپلیتیکی از دوران باستان تا جنگ جهانی دوم منطقی‌تر و ارزشمندتر از گسترش ناتو به شرق یا جنگ روسیه و اوکراین بود. در وضعیت اول، ارزش نسبی جنگ – زمین و ژئوپلیتیک – بسیار زیاد است، اما برای دومی بسیار کمتر است.

مانند کشاورزان در دوران قدیم است که بر سر یک تکه هیزم – با منابع انرژی فراوان و ارزان امروزی، دعوا می‌کنند، آیا هنوز نیازی به این کار وجود دارد؟ متأسفانه، قدرت‌های بزرگ جهان در باورهای قدیمی گیر کرده‌اند و به طور غیرمنطقی به بحث و جدل و حتی جنگ بر سر آن قطعه «هیزم» ادامه می‌دهند. به عبارت دیگر، ارزش یک کالا دائماً در حال تغییر است – چیزی که زمانی ۱۰۰۰ دلار ارزش داشت، اکنون ممکن است فقط ۲۵۰ دلار ارزش داشته باشد. طرفین جنگ روسیه و اوکراین هزار دلار خرج می‌کنند تا بر سر چیزی که فقط ۲۵۰ دلار ارزش دارد، بجنگند و همین. از این رو، هیچ یک از ذینفعان با تفکر منسوخ خود بی‌گناه نیستند. دوران تغییرات عمده فرا رسیده است. بشریت و تک تک ملت‌ها باید به فکر موقعیت، اهداف و وظایف جدید باشند. با این حال، آن‌ها حماقت بزرگی از خود نشان می‌دهند: جهان تغییر کرده است، آینده اینجاست، اما تفکر منسوخ شده آن‌ها در میان حماقت فزاینده آن‌ها باقی می‌ماند.

بطور خلاصه ویژگی‌های «عصر بدون بازگشت» عبارتند از: ۱)وابستگی کامل به زیرساخت‌های دیجیتال: وابستگی زیرساختی به هوش مصنوعی، انرژی و محاسبات کوانتومی، از هوش مصنوعی تا بلاک‌چین و اینترنت اشیاء، جهان به زیرساخت‌هایی متکی می‌شود که نبود آن‌ها معادل فروپاشی عملکردی است. ۲) خودمختاری فناوری از سیاست و اخلاق: فناوری‌ها آن‌قدر سریع توسعه می‌یابند که مقررات، اخلاق و سیاست از آن‌ها عقب می‌مانند (مانند الگوریتم‌های تصمیم‌گیر در بورس یا جنگ). ۳)محو مشاغل انسانی سنتی: مرگ شغل‌های سنتی و ظهور طبقه جدید دیجیتال، اتوماسیون و هوش مصنوعی مشاغل سنتی را حذف می‌کنند و ساختار بازار کار را غیرقابل بازگشت می‌سازند. ۴)دگرگونی هویت و روان انسان: ورود فناوری به زندگی شخصی (واقعیت مجازی، ایمپلنت‌ها، زیست‌فناوری‌ها) ممکن است مفهوم «انسان بودن» را از نو تعریف کند. ۵) فروپاشی مفهوم خلوت و حریم شخصی: داده‌محوری مطلق باعث از میان رفتن مرزهای سنتی حریم خصوصی می‌شود. ۶) تغییر در ساختار قدرت (از دولت‌محوری به دیتا-محوری)

پیامدهای کلان اقتصادی-اجتماعی:
۱-اقتصادهای مبتنی بر داده، قدرت را از دولت‌ها به شرکت‌های تکنولوژیک منتقل می‌کنند.
۲-افزایش شکاف طبقاتی دیجیتال میان گروه‌های دسترسی‌دار و بی‌دسترسی به فناوری.
۳-تغییر در ساختار دولت-ملت و افول کنترل مرکزی.

اسدالله غلام پور

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.