تاریخ انتشار : شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۷:۱۵
کد خبر : 32985

اسدالله غلام پور

از همکاری تا خیانت: بررسی مستند روابط ایران و آمریکا از ۱۳۲۰ تا امروز

از همکاری تا خیانت: بررسی مستند روابط ایران و آمریکا از ۱۳۲۰ تا امروز
پرسش درباره چرایی‌عدم بهبود روابط ایران و آمریکا و نقش اسرائیل در این مسیر، به پیچیدگی‌های ژئوپلیتیکی، ایدئولوژیک و تاریخی میان سه بازیگر کلیدی یعنی ایران، آمریکا، و اسرائیل برمی‌گردد.

این مقاله به بررسی مهم‌ترین همکاری‌های ایران و آمریکا در طول هشت دهه گذشته می‌پردازد؛ همکاری‌هایی که با وجود تأیید و پذیرش رسمی توسط دولت‌های مختلف آمریکا، غالباً با بدعهدی، بی‌اعتمادی و رفتارهای خصمانه واشنگتن پایان یافته‌اند. نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به‌عنوان یکی از آشکارترین مصادیق دخالت خارجی، به‌همراه نمونه‌های مشخصی چون عملیات طبس، کودتای نوژه، ماجرای ایران–کنترا، و همکاری در افغانستان بررسی می‌شود. مقاله از منابع مستند ایرانی و آمریکایی، از جمله خاطرات مقامات رسمی و اسناد محرمانه افشاشده، بهره می‌برد.

مقدمه

روابط ایران و آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون فراز و نشیب‌های فراوانی را تجربه کرده است. در این مقاله، با تکیه بر اسناد و خاطرات مقامات رسمی، به بررسی همکاری‌های کلیدی ایران و آمریکا، بدعهدی‌های مکرر ایالات متحده، و نقش آن در کودتای ۲۸ مرداد پرداخته می‌شود.

بخش اول: اختلافات بنیادین ایدئولوژیک و سیاسی

۱)ایران پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، ساختار حکومتی‌اش را بر پایه نفی سلطه‌گری آمریکا و دفاع از مستضعفان بنا کرد.

۲)آمریکا از دید ایران نماد امپریالیسم جهانی و دشمن تاریخی ملت‌های مستقل تلقی می‌شود.

۳)شعار «مرگ بر آمریکا» و حمایت ایران از گروه‌های مقاومت مانند حزب‌الله و حماس، در برابر حمایت آمریکا از اسرائیل، به شکاف عمیقی انجامیده است.

بخش دوم: همکاری‌های کلیدی ایران و آمریکا

۱)همکاری در دوره پهلوی: در دوران محمدرضا شاه، ایران و آمریکا روابط نزدیکی در زمینه‌های نظامی، اقتصادی و نفتی داشتند. آمریکا به‌عنوان حامی اصلی رژیم پهلوی، نقش مهمی در توسعه زیرساخت‌های نظامی و اقتصادی ایران ایفا کرد.

۲)همکاری پس از انقلاب اسلامی

الف) همکاری در آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان (دهه ۱۹۸۰): پس از تهاجم اسرائیل به لبنان (۱۹۸۲) و تقویت حزب‌الله، گروه‌های مقاومت لبنانی برای مقابله با حضور آمریکا و غرب در لبنان، چندین تبعه و دیپلمات غربی را گروگان گرفتند. بین سال‌های ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۲، حدود ۱۰ آمریکایی در لبنان ربوده شدند. آمریکا باور داشت که ایران می‌تواند بر حزب‌الله و سایر گروه‌های شیعه تأثیرگذار باشد و در آزادی گروگان‌ها نقش ایفا کند. ایران به‌صورت غیررسمی، با اطلاع و میانجی‌گری سوریه و برخی کشورهای اروپایی، در آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان نقش‌آفرینی کرد. در مواردی مانند آزادی گروگان‌هایی چون فرانک رید، جوزف سسیپیکا و‌تری اندرسون، ایران نقش واسطه و تسهیل‌گر را ایفا کرد. انگیزه‌های ایران: ایران قصد داشت با نشان دادن حسن‌نیت، زمینه تعامل با آمریکا و کاهش فشارهای بین‌المللی را فراهم کند. همچنین، ایران از این مسیر برای آزادی زندانیان خود یا کاهش تحریم‌ها استفاده می‌کرد. ایران نقش مهمی در آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان ایفا کرد و از ظرفیت نفوذ خود در محور مقاومت استفاده نمود. آمریکا تعهدات ضمنی خود را زیر پا گذاشت و پس از بهره‌برداری از شرایط، مسیر تقابل را در پیش گرفت. این تجربه، به بدبینی ساختاری ایران نسبت به تعهدات غربی‌ها، به‌ویژه آمریکا، دامن زد و در مذاکرات بعدی (از جمله هسته‌ای)، اثرگذار بود. تعهدات و وعده‌های آمریکا: الف) وعده کاهش تحریم یا تبادل زندانی. ب) آمریکا (در دوران رونالد ریگان و حتی بوش پدر)، قول داد در صورت آزادی گروگان‌ها: گشایش‌هایی در روابط ایجاد شود. برخی تحریم‌ها کاهش یابد. ایران به‌عنوان بازیگری سازنده در منطقه شناخته شود. اما آمریکا به هیچیک از تعهدات خود عمل ننمود.

ب) ماجرای ایران–کنترا (۱۹۸۶): در سال ۱۹۸۶، در ماجرای معروف «ایران–کنترا»، آمریکا با واسطه برخی کشورها، به ایران سلاح فروخت و بخشی از درآمد آن را به شورشیان نیکاراگوئه (کنتراها) منتقل کرد. ایران در قبال دریافت سلاح، در آزادی برخی گروگان‌ها نقش‌آفرینی کرد.

ج) نقش ایران در سقوط طالبان و مبارزه با القاعده (۲۰۰۱): پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، ایران با آمریکا در سرنگونی طالبان و مبارزه با القاعده همکاری کرد. ایران اطلاعاتی درباره‌ی موقعیت‌های القاعده در افغانستان در اختیار آمریکا قرار داد و در کنفرانس بن نقش فعالی ایفا کرد. همکاری‌های ایران با آمریکا در افغانستان نمونه‌ای واقعی از منافع مشترک امنیتی دو کشور در یک مقطع زمانی است. آمریکا نه‌تنها به تعهدات ضمنی خود پایبند نماند، بلکه با چرخش سیاسی و درج ایران در محور شرارت، مسیر اعتماد را تخریب کرد. این بدعهدی، از نگاه تحلیلگران، تأثیر عمیقی بر سیاست خارجی ایران گذاشت و در تصمیم‌گیری‌های بعدی از جمله در مذاکرات هسته‌ای، اثرگذار بود. ناگهانی و بدعهدی آمریکا: الف. سخنرانی «محور شرارت» (ژانویه ۲۰۰۲).

-جورج بوش، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در سخنرانی معروف خود، ایران را در کنار عراق و کره شمالی در «محور شرارت» معرفی کرد.

-این سخنرانی در حالی انجام شد که ایران همکاری امنیتی بی‌سابقه‌ای با آمریکا انجام داده بود.

پیامدها برای روابط ایران و آمریکا: این اقدام آمریکا، بی‌اعتمادی تهران را عمیق‌تر کرد و عملاً به قطع مسیر همکاری منجر شد. حتی چهره‌هایی مانند محمدجواد ظریف و مقامات وقت امنیتی ایران، این اقدام آمریکا را «نمونه آشکار بدعهدی و ناسپاسی استراتژیک» خواندند.

همکاری‌های ایران با آمریکا در مبارزه با القاعده و طالبان

الف. همکاری‌های اطلاعاتی و لجستیکی (۲۰۰۱–۲۰۰۲): ۱) ایران اطلاعات دقیق و کلیدی درباره مواضع القاعده و طالبان در افغانستان به آمریکا منتقل کرد. ۲) نمایندگانی از ایران و آمریکا در جلسات پشت‌پرده در بن (آلمان) و ژنو برای طراحی ساختار سیاسی جدید افغانستان همکاری داشتند. ۳) محمدجواد ظریف (سفیر وقت ایران در سازمان ملل) و جیمز دابینز (نماینده ویژه آمریکا) نقش کلیدی در این هماهنگی‌ها داشتند.

ب. حمایت از تشکیل دولت پس از طالبان: ایران از ائتلاف شمال و دولت انتقالی افغانستان حمایت سیاسی و اقتصادی کرد. با پشتیبانی ایران، کنفرانس بن به انتخاب حامد کرزای به‌عنوان رئیس دولت موقت انجامید.

د) همکاری در مبارزه با داعش (۲۰۱۴–۲۰۱۷): ایران و آمریکا هر دو در مبارزه با داعش در عراق اقدام کردند. گرچه هماهنگی رسمی میان دو کشور وجود نداشت، اما اقدامات هر دو در تضعیف داعش مؤثر بود.

بخش سوم: بدعهدی‌ها و اقدامات خصمانه آمریکا

۱)کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲: در سال ۱۳۳۲، سازمان سیا با همکاری MI6، کودتایی علیه دولت محمد مصدق طراحی و اجرا کرد. اسناد منتشر شده توسط سیا در سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۷ نقش مستقیم این سازمان در کودتا را تأیید می‌کند.

۲)کودتای نوژه (۱۳۵۹): ماهیت و هدف‌کودتا: کودتای نوژه طرحی نظامی–امنیتی بود با مشارکت افسران وابسته به رژیم پهلوی که قصد داشتند با حمله هوایی و عملیات زمینی، نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند. نقطه آغاز آن از پایگاه هوایی شهید نوژه در همدان در نظر گرفته شده بود. در سال ۱۳۵۹، گروهی از افسران نیروی هوایی وابسته به رژیم پهلوی با حمایت برخی کشورهای خارجی، از جمله آمریکا، تلاش کردند تا کودتایی علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دهند. این کودتا پیش از اجرا شناسایی و خنثی شد. نفوذ اطلاعاتی جمهوری اسلامی در شبکه کودتا (به‌ویژه توسط شهید محمدعلی رضایی و سازمان اطلاعات سپاه) باعث لو رفتن طرح پیش از آغاز عملیات شد. حنقش آمریکا (مستقیم و غیرمستقیم): اسناد و شواهد منتشرشده حاکی از آن است که آمریکا با برخی از چهره‌های طراح کودتا مانند شاپور بختیار و شبکه‌های وابسته به ساواک در تماس بود. آمریکا از طریق برخی کشورهای عربی (مانند عراق، اردن و عربستان) و نیز سازمان‌های اطلاعاتی مانند موساد، به حمایت لجستیکی و اطلاعاتی از شبکه کودتا پرداخت. در اسناد لانه جاسوسی و برخی خاطرات مقامات پیشین آمده که سیا تلاش داشت از طریق احیای شبکه‌های سلطنت‌طلب، براندازی را عملی کند.

۳)عملیات طبس (۱۳۵۹): در اردیبهشت ۱۳۵۹، آمریکا عملیاتی نظامی با هدف نجات گروگان‌های سفارت خود در تهران اجرا کرد. این عملیات به‌دلیل طوفان شن و مشکلات فنی شکست خورد و منجر به کشته شدن چند تن از نیروهای آمریکایی شد.

۴)سخنرانی محور شرارت (۲۰۰۲): در سال ۲۰۰۲، رئیس‌جمهور جورج بوش ایران را به‌همراه عراق و کره شمالی در محور شرارت قرار داد. این در حالی بود که ایران در مبارزه با طالبان و القاعده با آمریکا همکاری کرده بود.

۵)خروج از برجام (۲۰۱۸): در سال ۲۰۱۸، رئیس‌جمهور دونالد ترامپ به‌طور یکجانبه از توافق هسته‌ای (برجام) خارج شد، در حالی که ایران به تعهدات خود پایبند بود. این اقدام منجر به افزایش تنش‌ها میان دو کشور شد.

بخش چهارم: نقش اسرائیل در جلوگیری از نزدیکی ایران و آمریکا: اسرائیل از ابتدای انقلاب اسلامی ایران، این کشور را به‌عنوان تهدیدی استراتژیک تلقی کرده است. نقش اسرائیل را می‌توان در چند محور تحلیل کرد:

الف) لابی قوی اسرائیل در سیاست آمریکا

– AIPAC (کمیته روابط عمومی آمریکا–اسرائیل) یکی از قدرتمندترین گروه‌های لابی‌گری در آمریکا است.

– این لابی بر تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه، از جمله دشمنی با ایران، تأثیر عمیق دارد.

ب) تخریب تلاش‌ها برای توافق ایران–آمریکا: در جریان مذاکرات برجام، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر وقت اسرائیل، علناً در کنگره آمریکا علیه توافق هسته‌ای سخنرانی کرد.

-اسرائیل ادعا کرد که ایران دروغ می‌گوید و به دنبال بمب هسته‌ای است؛ این ادعاها بر افکار عمومی و تصمیمات دولت آمریکا تأثیر گذاشتند.

ج) حملات سایبری و خرابکاری

-عملیات استاکس‌نت (Stuxnet): ویروسی که برنامه هسته‌ای ایران را مختل کرد و طبق گزارشات، با همکاری آمریکا و اسرائیل انجام شد.

-ترور دانشمندان هسته‌ای ایران مانند محسن فخری‌زاده، که ایران مسئولیت آن را متوجه اسرائیل دانست.

بخش پنجم: تحلیل راهبردی: بی‌اعتمادی راهبردی: ساختار امنیتی و سیاسی آمریکا از ابتدای انقلاب ایران، این کشور را «غیرقابل اعتماد و غیرقابل پیش‌بینی» می‌دانست و تعامل تاکتیکی را به‌جای تعامل راهبردی ترجیح می‌داد. بررسی رفتارهای آمریکا نشان می‌دهد که این کشور در تعامل با ایران رویکردی فرصت‌طلبانه داشته است. در مواردی که ایران حسن‌نیت نشان داده و همکاری کرده است، آمریکا پس از بهره‌برداری تاکتیکی، مسیر تقابل را در پیش گرفته است. این رفتارها منجر به بی‌اعتمادی ساختاری ایران نسبت به آمریکا شده و در مذاکرات بعدی، از جمله مذاکرات هسته‌ای، تأثیرگذار بوده است.

جنبه‌های حقوقی و اخلاقی بدعهدی آمریکا

نقض معاهدات بین‌المللی: خروج از برجام بدون دلیل حقوقی و بدون مسیر حقوقی مشخص، از مصادیق نقض معاهده چندجانبه است. سیاست فشار حداکثری: هدف قرار دادن مردم از طریق تحریم‌های دارویی و غذایی برخلاف اصول حقوق بشردوستانه. اقدامات خارج از منشور سازمان ملل: از جمله ترور نظامیان رسمی یک کشور در خاک کشور ثالث (فرودگاه بغداد)، نمونه‌ای از نقض حاکمیت ملی کشورهاست.

نتیجه‌گیری: روابط آمریکا با ایران از سال ۱۹۷۹ به بعد، عمدتاً خصمانه و مبتنی بر بی‌اعتمادی بوده است. سیاست‌های آمریکا، نه‌تنها با اعمال فشار و تحریم موفق به تغییر رفتار ایران نشده، بلکه با بدعهدی‌ها، اعتبار خود را نیز در سطح جهانی کاهش داده است. تجربه‌هایی مانند خروج از برجام، اثبات‌کننده این نکته‌اند که در تعامل با آمریکا، هیچ تضمینی برای استمرار تعهدات حتی در توافقات رسمی وجود ندارد. ایران در طول دهه‌ها بارها در تعاملات امنیتی، اطلاعاتی و انسانی با آمریکا حسن‌نیت نشان داده است. اما آمریکا تقریباً در همه موارد، پس از بهره‌برداری تاکتیکی، یا بدعهدی کرده یا مسیر خصومت را در پیش گرفته است. این تجربیات تاریخی نشان می‌دهد که اعتماد به آمریکا، حتی در چارچوب تعامل محدود، مستلزم نگاهی بسیار محتاطانه و مستند به تجربه تاریخی است. روابط ایران و آمریکا نه‌تنها به دلیل سیاست‌ها و وقایع دوجانبه، بلکه تحت‌تأثیر شدید متغیر سوم یعنی اسرائیل قرار دارد. حتی زمانی که اراده‌هایی برای تنش‌زدایی (مانند در دولت اوباما) شکل گرفت، فشار اسرائیل، لابی‌های وابسته، و رویدادهای امنیتی مانع از دستیابی به صلح پایدار شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.