تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۳ - ۷:۵۶
کد خبر : 6734

از حلقه دزفول درس بگیرید

توصیه به دولت چهاردهم برای جلوگیری از انتصاب‌های قومی- جناحی در نفت

توصیه به دولت چهاردهم برای جلوگیری از انتصاب‌های قومی- جناحی در نفت
تا تشکیل دولت چهاردهم راه زیادی باقی نمانده، ولی برای کارکنان وزارت نفت به خصوص آن‌هایی که در سه سال گذشته تحت فشار انتصاب‌های قومیتی در این وزارتخانه قرار داشتند، این دوماه سخت و کند می‌گذرد.

از فراز انرژی به نقل از گروه انرژی، آن‌هایی که روایت می‌کنند در این سه سال حلقه موسوم به «دزفول» هم استخدام‌های تازه در وزارت نفت را تحت نفوذ خود قرار داد و هم مدیرانی منصوب کرد که بیشتر آن‌ها نزدیک به محمد مخبر دزفولی بودند.

حلقه دزفول در وزارت نفت موضوع تازه‌ای نیست. از همان روزهای اول که جواد اوجی بر کرسی وزارت نفت نشست، سفارش‌ها برای انتصاب مدیرانی با ریشه قومیتی هر روز فرا می‌رسید. از مدیرعامل شرکت ملی نفت گرفته تا مدیران ریز و درشت. کار به جایی رسید که حتی او یک‌بار هم تهدید به استعفا کرد؛ موضوعی که البته به سرعت تکذیب شد اما شایعات پیرامون این استعفا ادامه داشت.

مهرماه سال گذشته بود که برخی وب‌سایت‌های خبری نوشتند که وزیر نفت استعفا داده، بعد خبر رسید که اوجی در بیمارستان بستری شده است. شایعه پشت شایعه ادامه داشت.

وب‌سایت خبری نفتی‌ها نوشت: «ظاهرا اختلاف مخبر و اوجی نیز بر سر قیمت نفت، میزان صادرات و سهم شرکت ملی نفت از فروش نفت بوده است. اینکه مخبر تاکید بر نفت ۹۰ تا ۱۰۰دلاری در بودجه و در عین حال تلاش بر بستن بودجه برمبنای صادرات یک‌میلیون و ۶۰۰هزار بشکه‌ای داشته، از جمله مباحثی است که از آنان به عنوان دلایل اختلاف معاون اول رییس‌جمهوری و وزیرنفت یاد می‌شود. شنیده شده وقتی اوجی با این ارقام به دلیل غیرواقعی بودن آن نسبت به شرایط واقعی مخالفت می‌کند، درنهایت اختلاف‌نظر به سمت تلاش برای کاهش ۵/۱۴درصدی شرکت ملی نفت از درآمد فروش پیش می‌رود که در نهایت منجربه اتفاقی می‌شود که اخبار آن با تیتر گرفتگی قلب وزیر نفت و اعزام او به بیمارستان منتشر شد.»

خیلی‌ها پس از این اتفاق ماجرا را به حلقه دزفول منتسب کردند. «حلقه دزفول» نام گروهی است که برخی مدیران شرکت ملی نفت آن را جهت همفکری ایجاد کردند و گفته می‌شد اعضای آن را مدیرانی تشکیل می‌دهند که اهل استان‌های جنوبی کشور هستند. این گروه یکدیگر را در پست‌های مدیریتی همراهی و حمایت می‌کردند.

نفوذ تا میانی‌ترین حلقه مدیریت

گزارش‌ها نشان می‌دهد که دست‌کم نیمی از انتصابات در این دو معاونت مهم و کلیدی وزارت نفت توسط شاهمیرزایی مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی و خجسته‌مهر مدیرعامل شرکت ملی نفت انجام شده است. این دونفر که اصالتا دزفولی هستند، عامل استخدام بیش از ۳۰۰نیروی غیرنفتی در این مدت بودند که گفته می‌شود از بی‌سابقه‌ترین استخدام‌هاست.

علاوه‌بر این دو، در حلقه دزفول می‌توان به مدیران دیگری مثل هرمز قلاوند معاونت تولید شرکت ملی نفت ایران و عضو هیات مدیره شرکت ملی نفت رسید. جالب اینجاست که اکثر انتصاب‌های او هم طی چند سال با همین مسیر صورت گرفته است. از دیگر مدیران حلقه دزفول در وزارت نفت می‌توان به علیرضا مهدی‌زاده مدیرعامل شرکت نفت فلات قاره، مسعود پارسی مدیرعامل شرکت نفت خزر و فریبرز فرشاد مدیر منابع انسانی شرکت ملی نفت ایران یاد کرده که گفته می‌شود، فریبرز فرشاد برادر همسر محمد مخبردزفولی کفیل ریاست‌جمهوری است. از دیگر مدیران حلقه دزفول می‌توان به محمدحسین زیره‌پور مشاور مدیرعامل در حوزه منابع، طاهره کاظمی‌کیا مدیر امور ایثارگران شرکت ملی نفت ایران، مهدی فکور مدیرعامل شرکت اکتشاف، منصور مهرشاد مدیرعامل شرکت توسعه پترو ایران، مهناز حکمت‌زاده معاونت مدیریت تلفیقی، مسعود متین‌فرد معاونت مدیر تلفیقی، فرخ ساکیانی معاون نفت مرکزی، محمود شفیعیان معاون نفت مرکزی، محمد گیتی‌ملک معاون نفت خزر، منصور صفایی‌مهر معاون اجرایی مهندسی توسعه نفت، شاپور اعتصامی‌نیا معاون شرکت مهندسی توسعه نفت و علیرضا دانشی مدیرعامل مناطق نفتخیز جنوب اشاره کرد. لیست حلقه دزفول بلند و بالاست؛ اسامی که این روزها هم در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود بیش از ۷۰نفر از مدیران خرد متعلق به حلقه دزفول در آن دیده می‌شوند. در واقع حلقه دزفول در این سه سال فرصت کافی داشته که علاوه‌بر جای‌گذاری مدیران خود فرصت استخدام‌های تازه‌ای را هم ایجاد کند که عمدتا خارج از تخصص وزارت نفت بوده است.

گذشته عبرت آینده

هرچند مصوبات کمیته فنی انتخاب وزرا از جمله وزیر نفت از سوی رییس‌جمهور منتخب به صراحت تاکید می‌کند که اصل بر شایسته‌سالاری است، با این حال تجربه دولت‌های قبلی و به‌خصوص سه سال اخیر نشان می‌دهد که وزارت نفت اتفاقا از ناحیه انتخابات جناحی، گروهی و قومیتی زیان دیده است. به طوری که برخی مدیران میانی وزارت نفت با لابی‌گری خود را در بسیاری از دولت‌ها حفظ کرده‌اند در حالی که راندمان کاری آن‌ها چندان قابل‌قبول نبوده است. کارشناسان براین باورند که دولت چهاردهم باید از تجربه‌های گذشته در انتصاب‌های خود استفاده کند، زیرا قوم‌گرایی و انتصاب‌های جناحی باعث شده آسیب‌های آن علاوه‌بر بدنه وزارتخانه‌ها به پیمانکارانی که با وزارتخانه‌های صنعتی در ارتباط هستند، نیز وارد شود. تجربه دولت سیزدهم به این دلیل که هنوز انتصاب‌های آن در حال فعالیت هستند، یک مثال زنده برای دولت چهاردهم است. این موضوع به‌خصوص در شرکت ملی نفت و شرکت ملی صنایع پتروشیمی بیش از پیش نمود پیدا کرده است.

خروجی کار در شرکت ملی نفت به کندی حرکت‌های توسعه‌ای منجر شده است. این معاونت به‌خصوص در حوزه دیپلماسی میادین مشترک تحرک چندانی نداشته به‌طوری که در قبال میدان گازی آرش که محل مناقشه ایران، کویت و عربستان است، مواضع شرکت ملی نفت دیر، کمرنگ و با جدیت نبوده است. اوضاع در شرکت ملی صنایع پتروشیمی هم همین است. مصوبه خوراک پتروشیمی‌ها که اردیبهشت سال پیش موجب ریزش سنگین شاخص بورس شد، بیانگر ناشی‌گری این معاونت در سیاستگذاری برای مهم‌ترین صنعت صادراتی کشور است. هرچند برنامه افزایش ظرفیت پتروشیمی‌ها مطابق با برنامه‌های کلان توسعه‌ای در حال پیشروی است، با وجود این، شاهمیرزایی بارها وانمود کرده که او عامل افزایش ظرفیت پتروشیمی‌ها شده است. شاهمیرزایی حتی قادر به دفاع از کاهش سودآوری پتروشیمی‌ها در نتیجه تصمیم‌های مربوط به نرخ خوراک هم نبوده است؛ کارنامه این روزهای صنعت پتروشیمی که بیانگر زیان‌های سنگین است، ماحصل این نوع نگاه مدیریتی است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.