تاریخ انتشار : دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۵
کد خبر : 23762

به قلم: قدرت مظاهری

بگذار تا بگریم…

بگذار تا بگریم…
توی اتوبوس سرویس پالایشگاه، توی راهروی ساختمان محل کار، توی صف نانوایی شهرک مسکونی، توی اغذیه‌فروشی بازارچه، و ده‌ها جای عمومیِ دیگر، همه و همه با تأثر و تألم از حادثه‌ی تلخِ قتل دانشجوی دانشگاه تهران می‌گویند.

امیرمحمد دانشجوی دانشگاه تهران درنهایتِ مظلومیت، تنهایی و غریبی، توسط اوباشی به‌قتل رسید که شاید ذره‌ای مهر و عاطفه را در زندگی‌شان تجربه نکرده‌اند.

امیرمحمد می‌توانست فرزند یا برادرِ هرکدامِ‌مان باشد.

پس از حادثه‌ی تلخ و جانسوزِ بیست‌وچهارم بهمن‌ماهِ پایتخت، شماری از مسئولین و مدیران ارشد اجرایی کشور، با محکوم کردنِ آن، سعی در دلجویی از بازماندگانِ دانشجوی فقید را داشته و ضمن تماس‌های مکرر تلفنی با خانواده‌ی آن مرحوم، با آنان احساس هم‌دردی کردند که علاوه‌بر شایسته‌بودنِ این عمل، موجبات جلوگیری از بروزِ تنش‌های اجتماعی و سیاسی را نیز فراهم آوردند.

تأکید ویژه‌ی رئیس‌جمهور به وزیر علوم برای پیگیری پرونده، لغو سفر عربستانِ وزیر علوم و تشکیل جلسه‌ی فوری با مسئولانی از وزارت کشور، وزارت اطلاعات، سپاه‌پاسداران و نیروهای انتظامی و امنیتی، نشانگرِ اهمیتِ دانشجو، دانشگاه و مجموعه‌ی مرتبط با آن برای سطوحِ بالای اجرایی کشور است.

دو شب بعد از این اتفاقِ ناگوار، سه نفر از مهندسینِ پیمانیِ شاغل در منطقه پارس‌جنوبی که تمامیِ نیرو و انرژی‌شان را درجهت تأمین گازِ زمستانه برای کشور مصروف داشته‌اند، برای استراحتی کوتاه به یکی از پارک‌های ساحلی نخل‌تقی در مجاورت شهر عسلویه می‌روند که مورد تهاجمِ دسته‌ای از اراذل و اوباش قرار گرفته و مهاجمان با چاقو به آن‌ها حمله‌ور می‌شوند. در اثر این حادثه، آقای رضا بازوند از مهندسینِ خبره‌ی واحد بهره‌برداری پالایشگاه هفتم مجتمع گاز پارس جنوبی، مظلومانه و غریبانه به قتل رسیده و دو نفر دیگر نیز با جراحاتی سخت، روانه‌ی بیمارستان می‌شوند.

با گذشتِ چندین روز از این حادثه‌ی جانگداز اما، هیچ مقام‌مسئول و مدیری از مجموعه‌ی وزارت نفت و یا حتی فرمانداری، استانداری و قوای نظامی و انتظامی، هیچ واکنشی در محکومیت این جنایتِ آشکار نشان نداده‌اند.

مجموعه‌ی پارس جنوبی و کارکنانش، انگار صرفاً ربات‌هایی برای تأمین سوخت و انرژی در روزهای سخت و بالابردنِ نمودارِ تولید گاز هستند اما در مواقعی که جانِ‌شان در معرض خطر واقع شده… حتی سرفه‌ای هم از هیچ مقامی صادر و ساطع نمی‌شود.

شاید یکی دیگر از تفاوت‌های اساسیِ، ، پایتخت سیاسی، ، با، ، پایتخت انرژی، ، هم این نکته باشد که در تهران، ، امنیت ملی، ، برای قتلِ دانشجویی مظلوم و بی‌گناه، پای رئیس‌جمهور را هم به ماجرا باز می‌کند اما در منطقه انرژی پارس و عسلویه، حتی نیروی انتظامی و سایت‌های خبری هم از واژه‌ی، ، مهندسِ پالایشگاه، ، برای قربانی، طفره رفته و آن‌ها را، ، سه نفر شهرستانی، ، معرفی می‌نمایند. تعبیری چنان تحقیرآمیز، نامحترمانه و غیرمسئولانه که مخاطبانِ خبر را نیز دچار سردرگمی کرده و به اشتباهِ‌شان می‌اندازد. مخاطبان و افکارعمومیِ هوشمندی که نیک می‌دانند هم‌اینک ترازِ، ، امنیت ملی، ، در هیچ‌کجای کشور، هم‌ردیف و هم‌ترازِ جغرافیای پارس جنوبی نیست و مهندسین و کارشناسانِ نستوهِ این مجموعه که ارجح‌تر از نفت، گاز و همه‌ی ذخایر هیدروکربوری بوده و تمامیِ داراییِ این منطقه به‌شمار می‌روند، سالیانِ سال است که دیگر، ، شهرستانی، ، محسوب نشده و تک به تکِ آن‌ها، سرمایه‌های ملیِ این سرزمین‌اند.

به قلم: قدرت مظاهری

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 2 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 1
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

سوگل دوشنبه , 6 اسفند 1403 - 20:41

ذکر منبع مطلب عیب نیست