تاریخ انتشار : پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۱
کد خبر : 39106

ما مقصریم!!!

ما مقصریم!!!
چیزی شبیه یادداشت در قضیه‌ی پالایشگاه فجرجم

کاری به احادیث، روایات و نقلِ‌قول‌های‌شایع ندارم. نه می‌خواهم کسی را در جایگاه گناهکار بنشانم و نه قصدی بر شستشوی گناهِ کسی دارم. فقط دغدغه‌ی ذهنی کوچکی است که رهایم نمی‌کند.

چند روزی می‌شود که رسانه‌های‌رسمی و غیررسمی در فضای ملتهب مجازی با دامن‌زدن به شایعاتِ‌موجود، هرکدام روایتی ویژه و متفاوت از ماجرا را منتشر می‌کنند تا مخاطبانِ‌شان با ولعی سیری‌ناپذیر به مطالعه‌ی آن پرداخته و تا آنجا که ذهن‌شان یاری‌می‌دهد، با شاخ‌وبرگ‌دادن به قصه و حاشیه‌سازی‌های متنوع، بر میزانِ جعلِ روایت اضافه کنند.

شخصاً نفرات و شخصیت‌های دیگرِ قصه را نمی‌شناسم و با آن‌ها و خُلقیاتِ‌شان ارتباط چندانی نداشته‌ام اما با آقای مدیرعامل بدلیل تصدیِ‌مدیریتِ‌پیشینِ پالایشگاهی که در آن مشغول به‌کار هستم، آشناییِ‌نسبی دارم.

ایشان یکی‌از مدیران تراز اول در دفاع از بومی‌گرایی و اخذِ بودجه‌های فراوان از صنعت برای محیط‌پیرامونی و مجموعه‌ی جغرافیای استان می‌باشند. مدیری که شاهد بوده‌ام در جلسات متعددِ رسمی، چنان از منافع استان دفاع می‌کرد که تاکنون از هیچ کرسی‌نشینِ مجلسی و یا دولتمردی سیاسی، چنین دفاعیاتی برنیامده و نخواهدآمد.

همکاری با تیم‌های ورزشی، گروه‌های فرهنگی و هنری و آموزشی، پروژه‌های‌عمرانی نظیر سدسازی، جاده‌سازی و ایجاد ابنیه در راستای استفاده‌های عمومی، خیریه‌ها و سایر فعالینِ حوزه‌های مختلف جامعه‌ی‌پیرامونی در قالب مسئولیت‌های‌اجتماعی، از ایشان فردی را ساخته‌بود که برای انجامِ هر کار عام‌المنفعه‌ای، نخستین نامی که بر ذهن می‌نشست و بر زبان جاری می‌شد، نام او بود.

دریغا در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که مرز راست‌ها و ناراست‌ها با همدیگر آمیخته و ممزوج شده و کمترین شایعه‌ای در مورد هرکسی، میتواند چنان پر و بال گرفته و شاخ‌وبرگ پیدا کند که تمامیِ خدمات و شایستگی‌های پیشینِ او را زدوده و رنگِ سراسر سیاهی بر آن‌ها بپاشد. این‌موضوع، متأسفانه و شوربختانه درباره‌ی استان بوشهر و فرزندانش، هزاران‌بار بیشتر نمود پیداکرده و بینهایت‌بار آگراندیسمان می‌شود وگرنه در همین صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، فسادهای کلانِ مالی از سوی مدیرانی غیربومی صورت‌گرفته و می‌گیرد که اخبارِ آن، چون شهابی‌گذرا و لحظه‌ای، ناگهان گم و ناپیدا می‌شود.

آقای مدیرعامل اگر بی‌گناه است، بر متولیان حوزه‌های امنیتی و قضایی است که بدون اطاله‌ی ماجرا، مراتب را بسیار زود و سریع بطور شفاف و آشکار با افکارعمومی در میان نهند تا حاشیه‌هایی بیش از این ساخته و پرداخته نشود.

نیز اگر اتهامی بر او اثبات گردیده، بایستی تمامیِ کسانی را که از آغاز تا کنون از مدیریت وی منتفع گردیده و با اخذ کمک‌های مالیِ‌فراوان و روزانه، به تمجید و تحسین و تثبیت موقعیت ایشان در این جایگاه کمک کرده‌اند، مورد بازخواست و محاکمه قرار گیرند.

چطور است که مدیران ارشد و زعمای سیاسی، مذهبی، فرهنگی و اقتصادیِ مرکز و اقصی‌نقاطِ استان در همه‌ی دوران‌های مدیریت وی در مناصب مختلف، سهمی برای حوزه‌های فعالیتِ‌شان طلب‌کرده و اخذ می‌نمودند اما حالا که به‌سبب خطایی سازمانی، اغفال و متهم شده‌است، از او برائت‌می‌جویند!؟ چرا گمان نمی‌رود بخشی از این تخلفات، به‌پشتوانه‌ی حجمِ اعاناتی بوده که در دسترس حضرات قرار می‌گرفته است!؟

خلاصه و مختصر باید گفت اگر به‌دلیل اعتمادِ‌نابجا و اغفال از سوی افرادی نابکار و سودجو، خطا و اشتباهی هم از ایشان سرزده و مرتکب عمل خلافی شده‌اند، تک‌تک ما در این تخطی شریکیم. چه آن‌ها که دائما از تصدی و مدیریت وی منتفع می‌شده و با به‌به و چه‌چه از او که فردی عادی و معمولی از همین کوچه‌پس‌کوچه‌های ساده‌ی شهر بود، قهرمانی بلندپرواز ساخته و ایشان را تا نوکِ مرتفع‌ترین قله‌ی پرتگاه، بالا آورده و حالا خود را کنار کشیده‌اند، چه دوستان و همکارانی چون نگارنده اگر از تخلفاتِ ایشان اطلاعی داشته و بدون هیچ تحذیری عواقب و سرانجامِ آن را به وی گوشزد نکرده‌ایم! فیلم قهرمانِ اصغرفرهادی را یک‌بار دیگر ببینیم و بیش از متهم، خودمان را قضاوت کنیم که با او چه کرده‌ایم.

همه‌مان، همه‌مان مقصر و خطاکاریم. همه‌مان که او و امثال او را در این جایگاه قرار داده و در بزنگاهِ‌خطر، رهایشان می‌کنیم، بی‌آنکه اندکی خود را سرزنش‌کنیم و به ملامتِ‌خویش بنشینیم.

، ، قدرت مظاهری، ،

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.